فاش

فاش

هنر و سینما , شعر و ترانه , نقد و تحلیل , وب نوشتهای محمد احمدزاده
فاش

فاش

هنر و سینما , شعر و ترانه , نقد و تحلیل , وب نوشتهای محمد احمدزاده

اندکی این مثنوی تاخیر افتاد ...

غمگین نباش که به آخر رسیده ای ...

همیشه آغاز از آخرین برگ است .


نو نوشت :

1 . ببخشید از این اندکی که در مثنوی مان تاخیر افتاد ...

2 . عبارت بالا رو توی بدترین شرایط چند سال پیش برای دل بی صاحاب خودم نوشتم , حالا هم که بر خلاف درونیات تریپ رویش برداشتیم و سبز شدیم گفتیم با این نبشته شروع کنیم ...

کلا باشد به خیر ...

3 . دوستان کامنت بذارن دل گرم شیم ...

رأس ساعت

سیزده و سی دقیقه , یه مرد و صد تا دارو

یه مرد و نشتی گاز , یه مرد با یه چاغو


یه مرد و حتی شاید , تفنگ رو شقیقه

خود کشی رأس ساعت , سیزده و سی دقیقه ...


...


بی دار