فاش

فاش

هنر و سینما , شعر و ترانه , نقد و تحلیل , وب نوشتهای محمد احمدزاده
فاش

فاش

هنر و سینما , شعر و ترانه , نقد و تحلیل , وب نوشتهای محمد احمدزاده

ترانه ای برای آقا سعید ... + دانلود یک خاطره از سعید قاسمی

پیشونی منو ببوس این دیگه بار آخره
این آبروی لحظه ی دل کندن از برادره

اشکاتو پاک کن و بایست , سنگر هنوزم مال ماست
بایست تا باور کنم گردان هنوزم روی پاست

یادت بیار روزی رو که با نخل ها هم خون شدیم
از خون جنون ُ رج زدیم , تا راهی مجنون* شدیم

یادت بیار روزی رو که , تنها سلاحت عشق بود
دشت هویزه* ؛ نیمه شب , فانوس راهت عشق بود

دردت رو می فهمم ولی ما بچه های کرخه* ایم
ماییم که تو شبهای خط , با صبح بیعت کرده ایم

من غرقه ی خونم ولی این اول دلدادگی است
پای وطن عاشق بمون , تا آخرین نفس بایست

پیشونی منو ببوس , اما به رفتنم نباز
بغضتو گم کن و بخند , نا گفته شو مثل یه راز

من میرم و پرچم تویی مردونگی کن کم نیار
حتی تو غربت دستتو تو دست خستگی نذار

تو قتلگاه فکه* باز , دشت ستاره رو ببین
مرگ یه آسمون شهاب , تو ظلمت میدون مین

پوتینتو محکم ببند , اگه تو دستات تاوله
میدونی مزد عاشقی , ترکش و گاز خردله

هنگامه ی پایان جنگ ,شروع یک مبارزه است
خام رسیدن ها نشو تا انتها این جاده هست

من غرقه ی خونم ولی , این اول دلدادگی است
پای وطن عاشق بمون ,تا آخرین نفس بایست


* : مکان های نام آشنا در زمان دفاع مقدس

بی دار

مرداد 92



پی نوشت :

1 . این ترانه روی خاطره ی hello my friend از سردار قاسمی بزرگ نوشته شد ...  از اینجا دانلود کنید

تابلوی هیس ( برای فیلم هیس دختر ها فریاد نمی زنند )

اجازه ی اشک بده

تا مرگ روبرومه

تا این طناب , مثل
یک بغض رو گلومه

اجازه ی اشک بده
تو لحظه ی سقوطم
من بیست و چند ساله
تبعیدی سکوتم

من توی قانون شهر
جنسیت حقیرم
باید به اتهام
جنسیتم بمیرم

باید همیشه حصر
تابوی سنت ها شم
به قیمت " آبرو "
بی واژه , بی صداشم

اجازه ی اشک بده
اگه عدالتی هست
سدی که تابلوی " هیس "
رو سیل واژه هام بست

کابوس یک جنایت
حسی که تو نداری !
میتونی خاکسترو
روی آتیش بذاری ؟

دم دم صبح , بارون
گر میگیره بباره
حالا که بغض وا شد
مشکل طناب داره ...

فردا درام " شیرین "
با تلخی هاش تمومه
اجازه ی مرگ بده
تا اشک روبرومه .

بی دار اول شهریور نود و دو
سینما آزادی
ارومیه



پی نوشت


1 . دیشب رفته بودم تماشای " هیس دختر ها فریاد نمی زنند " ... گریه نکردم , این ترانه زاده شد ...


2 . کاری با ویزگی های فنی فیلم ندارم ... خوب و بد داره ... بسیار میشه گفت ...


3. نیت کارگردان بسیار سازنده است ... به جای پز روشنفکری و سیاه نمایی یا سفارشی سازی , دغدغه ی اجتماهی خودش رو میگه ... هم به خانواده ها که بی بند و باری مدرنیته تو این منجلاب فساد و فحشا انداخته شون ... هم جامعه که سنت های احمقانه ای رو که نه توی دین هستند نه توی انسانیت هر روز بال پر میده ... و هم حاکمیت که باید مساله رو ریشه ای نگاه کنه و از رونمایی واقعیت های تلخ هراسی نداشته باشه ...


4 . تصمیم گرفتم دیگه تنهایی برم سینما ...


5 . لینک این ترانه توی وبسایت رسمی فیلم


6 . پوستر فیلم توی ادامه مطلب


ادامه مطلب ...

زل بزن ( غزل ترانه ) + لینک دانلود


زل بزن تووی نگاهم تاغروبمو ببینی

میشه از توو ، شب چشمام ،حال و روزمو ببینی

 

نه دیگه جایی ندارم توی عکس یادگاریت

همه بود من نگاه کن تا نبودمو ببینی

 

فکر نکن این همه ساده اس،  از چشای تو گذشتن

من میرم چون تو میخاستی که عبورمو ببینی

 

لحظه هام  وقتی سراغِ ، حُرم ِ دستاتو میگیرن

میشه قندیلای بسته ، توو   سکوتمو ببینی

 

میشه آخرای امشب ، مثِ اون روزایِ اول

تووی  آینه ی وجودت ، همه جونمو ببینی

 

پر و بالمو شکسته سقف ِ تکراری تقدیر

میدونم دلت نیومد ، که سقوطمو ببینی

 

همیشه قسمت ِ من بود ، عشقو منطقی ببینم

چی میشه واسه یه بارم ، تو جنونمو ببینی

 

بزم خنده هاتو پا کن ، دارم از شهر تو میرم

حالا وقتشه بهارم ، که خزونمو ببینی

 

دس بکش  رو سطح دیروز ، روی اون روزای سبزت

شاید این دفه بتونی ،رد ّ ِ خونمو ببینی

 

چرا دوست داری هنوزم واسه من ستاره باشی ؟

چرا دوست داری شبای ِ سوت و کورمو ببینی ؟

 

همیشه آخر قصه ، یه ترانه نا تمومه

تَهِ این ترانه جا کن تا تموممو... ببینی!


بی دار

یکی از روزهای پاییز 89

مشهد


....................................

نوا نوشت :


+ نوایی که داره پخش میشه ,

آهنگیه از کریس هیلمن و هرب پدرسون که این روزها زیاد گوش میدم ... بخشی از ترجمه ی شعرشو میذارم تو ادامه مطلب


+ لینک دانلود آهنگ :

برای دانلود آهنگ کلیک کنید


 

ادامه مطلب ...

مشهد

بگو کی باید جای جورابمو

صبا وقت رفتن نشونم بده


یه حس قشنگو تو برگشتنام

با دستای گرمش به شونم بده


.


بگو این سه سالو کجا گم کنم

تو رفتی و اون خونه رو باد برد


همه جای "مشهد" شبیه توئه

مگه میشه یک شهرو از یاد برد ؟



بی دار

این روزها

مشهد


پی نوشت :

1 . اگه رتبه ام خوب باشه , عکس کارنامه رو میزنم اینجا اگه خوب نبود به روی خودم هم نمی یارم ... لطفا سوال نفرمائید ...

2 . این روزها در مشهد به سر میبریم ...

گاوخونی

باید برم , باید بری , تقدیر ما از هم جداست

رویای من تو زندگی تنهایی و تنهایی هاست


رویای من تو زندگی کابوس و بغض و حسرته

با ما نمی سازی , برو , خود سوزی اینجا عادته


من جنس آدم نیستم , چیزی شبیه خاطره ام

از من گذشته حال من , تا میرسم باید برم ...


من دور میندازم تو رو , مثل خودم مثل خدا

دارم خودم میگم عزیز ... من بی وفام با من نیا


از خنده ی مواج تو , سیل جوونی میرسه

مرداب پیر اشک من , تا گاوخونی میرسه


تا مرد رویا های تو , از من یه دنیا فاصله است

من اخته ی کابوس هام , رویام به مردن حامله است


من ما نمی شم با کسی , تنها ضمیر شب منم

یک عمره توی جمله هام مفعول فعل رفتنم


آشوبتو , بارونتو , من خوب میفهمم تو رو

چیزی نمیتونم بگم , تنها همین از من برو


واگیر داره این جنون , دستاتو از من پس بکش

کمتر بپرس از رفتنم , کمتر رو زخمم دس بکش


لابد نمیشه ساده گفت وقتی چشام خیس تره

"من نیستم اونی که هست" ... این هم که پیچیده تره ...


من کوه خوبی نیستم ... رو شونه هام جاری نشو

بدخواب میشی نازنین , درگیر "بی دار" ی نشو


از من برو مثل همه , وقتی تو هم یک عابری

تقدیر ما از هم جداست ... باید برم , باید بری


بی دار

زمستان 91 . ارومیه