ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
اجازه ی اشک بده
تا مرگ روبرومه
تا این طناب , مثل
یک بغض رو گلومه
اجازه ی اشک بده
تو لحظه ی سقوطم
من بیست و چند ساله
تبعیدی سکوتم
من توی قانون شهر
جنسیت حقیرم
باید به اتهام
جنسیتم بمیرم
باید همیشه حصر
تابوی سنت ها شم
به قیمت " آبرو "
بی واژه , بی صداشم
اجازه ی اشک بده
اگه عدالتی هست
سدی که تابلوی " هیس "
رو سیل واژه هام بست
کابوس یک جنایت
حسی که تو نداری !
میتونی خاکسترو
روی آتیش بذاری ؟
دم دم صبح , بارون
گر میگیره بباره
حالا که بغض وا شد
مشکل طناب داره ...
فردا درام " شیرین "
با تلخی هاش تمومه
اجازه ی مرگ بده
تا اشک روبرومه .
بی دار
اول شهریور نود و دو
سینما آزادی
ارومیه
پی نوشت
1 . دیشب رفته بودم تماشای " هیس دختر ها فریاد نمی زنند " ... گریه نکردم , این ترانه زاده شد ...
2 . کاری با ویزگی های فنی فیلم ندارم ... خوب و بد داره ... بسیار میشه گفت ...
3. نیت کارگردان بسیار سازنده است ... به جای پز روشنفکری و سیاه نمایی یا سفارشی سازی , دغدغه ی اجتماهی خودش رو میگه ... هم به خانواده ها که بی بند و باری مدرنیته تو این منجلاب فساد و فحشا انداخته شون ... هم جامعه که سنت های احمقانه ای رو که نه توی دین هستند نه توی انسانیت هر روز بال پر میده ... و هم حاکمیت که باید مساله رو ریشه ای نگاه کنه و از رونمایی واقعیت های تلخ هراسی نداشته باشه ...
4 . تصمیم گرفتم دیگه تنهایی برم سینما ...
5 . لینک این ترانه توی وبسایت رسمی فیلم
6 . پوستر فیلم توی ادامه مطلب