-
لطفا کسی برای من توضیح دهد ( دغدغه هایی در باب سینما )
15 تیر 1391 03:05
لطفا کسی برای من توضیح دهد دغدغه هایی در باب سینما "مافیلم هایی را که صحیح بدانیم نمایش میدهیم ", " فضای سینما مسموم است " , " من خودم یک جانباز هستم " , " برخی سینما را خانه ی پدری خود قلمداد میکنند " و ... این روزها چقدر از این نقل قول ها شنیده ایم ؟ فکر میکنید اصلی ترین...
-
تنها نامت روی من است
8 تیر 1391 14:03
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA تنها نامت روی من است آغاز هر صبح پشت به خویش ... می نشینم - ای هر دو جهان روبروی 1 تو ایستاده - و خیره میمانم در آینه ی بی چهره ای مانند تر از هر روز - ای همواره مثل هیچکس - نگاه میکنم هنوز پیدا نیست روی مینای تو روی زیبای تو - تنها نامت روی من است - *** هر روز صبح روزم...
-
سلام نامه + پوستر
2 تیر 1391 03:23
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 سلام نامه . هپش همر هخمر پژور دون کورلئونه ... نام توست به زبان رایج در جنوب سواحل اسکاندیناوی . ما روشنفکران بی عینک و دینداران بی ریش و هنرمندان بی سیگار و عاشقان بی معشوق هیپو تالاموس نوشتن هامان گر گرفت گفتیم بنویسیم . چهار الدنگ همیشه ی خدا...
-
به قبرستان میروم ...
10 آبان 1390 23:34
به قبرستان میروم ... . یک زن زیبا یک جیب پر یک خانه ی بزرگ زندگی چیزی کم دارد اگر این باشد . هه ... به رسم شهر مردگان ... زندگی ! *** به قبرستان میروم ... شاید آنجا بشود کمی هم مثل تو ، زندگی کرد ای شهید . . . همین روزها . مشهد بی دار باشد به خیر ان شاءالله
-
ترانه ... ازم بخواه !
4 آبان 1390 16:36
ازم بخواه ! ازم میخوای که کی باشم ؟ وقتی که دلتنگِ تو ام ؟ وقتی که واژه دارم و ،تو قافیه لنگِ "تو" ام ازم میخوای از چی بگم ؟ وقتی که شعرِ من تویی وقتی یه عمره بهترین سوژه ی بکرِ من تویی ازم میخای کجا برم ؟ که گم نشم توو اسم تو توو نون و سین و یا ومیم ، تو جادویِ طلسم تو ازم میخوای چطور باشم؟ که به چشای تو...
-
شما را به خدا آقا را میکس نکنید !
24 مهر 1390 19:03
شما را به خدا آقا را میکس نکنید ! پیشنهادات یک مخاطب برای انعکاس اندیشه های امام خامنه ای در صدا و سیما . ۳ . . . اخبار شروع می شود ، آن طور که از تیتر ها بر می آید آقا امروز دیدار داشته است ، مجری شروع می کند یک ریز حرف زدن ... باید عادت داشته باشیم چهل دقیقه صدای یکنواختش را تحمل کنیم و بعد تازه هنگام تماشای اصطلاحا...
-
دعوت میکنم به لذت ملاقات با یک جالب !
17 مهر 1390 15:06
دعوت میکنم به لذت ملاقات با یک جالب ! . روزگاری در شهری غریب مانده بودم با یک تئاتر نیمه کاره و قولی برای اجرا که باید عملی می شد بازیگر خوب نداشتم در بحبوحه ی مشکلات شخصی اش آمد ... متن را عوض کرد ... یک هفته بعد رفتیم روی سن اجرا کردیم ! او تنها کسی بود که مطمئن بودم یک هفته تمرین هم برایش زیاد بود ... و است . از...
-
چهاردهم هفت
13 مهر 1390 22:43
چهاردهم ِهفت . . چهاردهم ِهفت چهاردهم ِهفت چهاردهم ِهفت بپرسند چه بگویم مهم نیست ... بپرسند میگویم هیچ یک شاید ... یک اما ... با یک علامت سوال یا تعجب ، نمی دانم ... بپرسند میگویم درد تردید ... نور ... نسیم می گویم یک کاش به وسعت یک حیاط ، کاشی بپرسند میگویم عشق ... می گویم یک نماز ِعصر ، پر از دعای قنوت " الهی...
-
شعر نو ... همه خوب بودند .
5 مهر 1390 16:21
همه خوب بودند . . از هیچ کس گلایه ای ندارم از هیچ کسی بد نمیگویم ... خدا را شکر در انجام بد بختی هایم همه خوب بودند همه خوب بودند . . مشهد . بیست و پنجم مهر ماه هشتاد و نه ........................................................................................... بعدا نوشت : ... امشب که مسافرم امشب ... که مسافرم امشب...
-
اکنون باید کشتی مان را بسازیم .
1 مهر 1390 00:07
دستنوشته ی منتشر نشده ی یکی از خادمان حضرت نوح ( ص ) خطاب به موج بیداری اسلامی : . اکنون باید کشتی مان را بسازیم . ۱ برادرم ... برخیز اکنون باید کشتی مان را بسازیم باید گردهم بیاییم و کشتی مان را بسازیم میان تمسخر ها و تحقیر های آنان، باید به وعده ی نوح بیاندیشیم و پایانی که در راه است ... برادرم ... باید به آنها حق...
-
چه روز مسخره ای به دنیا آمدم !
30 شهریور 1390 00:09
چه روز مسخره ای به دنیا آمدم ... . پیاده میروم فیلم جدیدی ندارند سینماها کمی فکرم مشغول است به شعر زیبایی که چند روز پیش خواندم ۱ و دیگر همین ... همه چیز مثل همیشه ! و البته یک چیز مثل همیشه تر از همیشه پیامک آمد تولدت مبارک ... خودمانیم چه روز مسخره ای به دنیا آمدم ... . ................................... ۱ : و به...
-
برای تنوع ۱ ( دانلودستان )
25 شهریور 1390 14:07
برای تنوع . برای تنوع یعنی یه هدیه کم حجم برای دانلود ... برای این که فضای وبلاگ یکنواخت نباشه اگه طالبی برو ادامه مطلب ..................................................................................... سلام توی هاردم فایلهای پاور پوینت زیادی دارم که توشون پر از عکسها و مطالب جالبه ... این اولیشه که میذارم برای...
-
شعر نو ... دنبال کنترل دیدگانت می گردم .
22 شهریور 1390 21:26
دنبال کنترل دیدگانت میگردم . توی تلوزیون کسانی هستند که چشمانی دارند مهربان ، تو چشمه ی چشمان مهربانی . ... نه یک مخاطب عام تو معشوق من ... همانی ! - همان فقط یکی همان چشمه ی چشمان مهربان - که پخش می شوی روی زندگی ام روی نوشته هایم روی گونه هایم - وخیس میکنی مرا ... - راستی ... تو زیبا ترین پخش زنده ی جهانی *** کدام...
-
غزل ترانه ... یادش بخیر + هدیه روز سینما
18 شهریور 1390 21:34
یادش بخیر . . شب تابستونی بچه گیمون یادش بخیر روزای صورتی زندگیمون یادش بخیر . شبیه چشم روی هم گذاشتنی گذش تن و شده تک ناله ی حس دوریمون یادش بخیر . برگ خاطراتمون خط خطی همون روزاست دفتر مشق کلاس فارسیمون یادش بخیر . شبهای قصه و سر رو زانوی مامان بزرگ از سر شوق چشاش بیداریمون یادش بخیر . چه اداها میدادیم روشونه ی بابا...
-
اختصاصی عمارنامه / معذرت خواهی برای اتفاقات اخیر ارومیه
13 شهریور 1390 19:46
اختصاصی عمارنامه : معذرت خواهی برای اتفاقات اخیر ارومیه و کاسه های داغ تر از آش ! با اتفاقات عصر شنبه دوازدهم شهریور در ارومیه گفتیم دیگر نمی شود باید یک معذرت خواهی اساسی بکنیم بالاخره باید باید کسی عواقب هشیاری مردم را قبول کند این شد که مثل دریاچه ی نیمه جان شهرمان ما هم سیاسی شدیم ! حضرات بی بی سی ، جرس ، فیس بوک...
-
من شیطانم
10 شهریور 1390 15:54
من شیطانم من شیطانم در آشفته بازار جهانت وقتی که تاریخ تکرار می شود ! خوب نگاه کن . *** ایمان رسم خفته ای است که با هر دیدارت بیدار میشود آنجا که هیچ کس هیچ از هرج و مرج این هیچ و پوچ ، نمی داند همه چیز را میدانی و خود را به نفهمی می زنی ... خدای ساکتِ تماشاگر ِ من من تو را تا چشمان معشوقم بردم ... تا بدانم عشقی که...
-
یک ترانه ... فسمت + خاطره ای از حسین پناهی
7 شهریور 1390 01:27
قسمت قسمت ما نشد دلو قربونی شما کنیم عشق گرون مایه مونو ارزونی شما کنیم . قسمت ما نشد مث مجنون قصه ها بشیم تو قلب لیلا بمونیم حتی اگه جدا بشیم . قسمت ما نشد دلو به قلب دریا بزنیم حسرت موجا بمونه این که یه بار جا بزنیم . قسمت ما نشد رویِ جاده ها مرهم بذاریم تا خود شهر عاشقی گلای مریم بکاریم . قسمت ما نشد بشیم ، تعبیر...
-
داستان ... محمد این برداشت کودکانه را دوست داشت .
4 شهریور 1390 04:08
سلام توی ادامه مطلب یه داستان نوشتم که کاملا عینی برای خودم اتفاق افتاد ، توی حاشیه ی زندگیم اما به دلایلی برام مهم شد و هست فقط یه خواهش دارم اگه حوصله ات کشید و مطالعه کردی نظر بده اگه مطالعه کردی ... ممنون محمد این برداشت کودکانه را دوست داشت . پارک ملت تهران محمد دانشجوی ساکن مشهد است که پس از مدتها به تهران آمده...
-
تنها آشنای ...
2 شهریور 1390 05:41
تنها آشنای ... مثل پدر نگرانش باش . مثل پسر احترامش دار . و مثل برادر اعتمادش کن . بزودی خواهی دید تنها آشنای همسرت تو هستی ! بهمن هشتاد و نه . مشهد مقدس بی دار باشد به خیر ان شاءالله
-
نخست وزیر انگلیس اهل سومالی نیست ! + یک پوستر
30 مرداد 1390 19:33
نخست وزیر انگلیس اهل سومالی نیست ! سومالی امروز توی جیب شیخ عربستان جا میشود توی ساک ورزشی مسی سومالی لابه لای انجیل خاک گرفته ی اوباما جا می شود امروز همین امروز که هری پاتر جدید اکران می شود که جشن بالن ها در سویس بر پاست نه ... سومالی جزء هیچ کدام از آرمانهای سازمان ملل نیست . سازمان ملل آمار می دهد فقط شاید بهانه...
-
... و البته سیبیل !
29 مرداد 1390 14:18
... و البته سیبیل ! همه چیز هست چون هست نه این که باید باشد ونیست چون نیست خب... شاید باشد ! چقدر روزگار پشمکینی است مرا از افسون یک تکرار " من بزرگ شده ام " *** هیچوقت فکر نمی کردم همه چیز اینقدر شوخی باشد پشت اوامر حکیمانه ی بزرگ تر ها هیچ نبود جز توهم ذهنی بیمار بزرگترها همه بیمار بودند * آن چهره های...
-
ترانه ... خیال کردی که تنهایی ؟
27 مرداد 1390 02:45
سلام این ترانه رو با بغض نوشتم پارسال رمضون تو یه جمع هنری یه جای مزخرف دولتی روزی که دیدم همه روزه خواری میکنن و من هیچی نمیتونم بگم چون اونجا هیچکارم ... دلم شکست خونه که رسیدم فکر کردم اگه خدا رو ببینم بهم چی میگه ؟ این ترانه رو با بغض نوشتم یا نخون یا با حوصله بخون یا حسن مجتبی (سلامش باد )...
-
ما را
25 مرداد 1390 05:17
ما را ما را میان هم ، چه کسی غرق کرد ؟ ما را برای هم ، چه کسی خلق کرد ؟ آن عادت ِ فکستنی ِ عبور را از دیدگان هم ، چه کسی خرق کرد ؟ آذر ماه هشتاد و نه . مشهد مقدس بی دار باشد به خیر ان شاءالله
-
شعر نو ... هزار و یکمین چیز
21 مرداد 1390 18:48
هزار و یکمین چیز ب ه هزار چیز فکر میکنی قیصر میخوانی سهراب میخوانی حس می کنی ای کاش می شد از این بهتر بود ... حس میکنی امروز هیچ شنبه است جمعه ی خواب آلود پخش مانده است روی کتابهایت دیگر حوصله نداری آرزو هایت را روی میز تحریرت بچینی تکرار هم تکراریست . ... ... و تو فکر میکنی و فکر میکنی و هزار و یکمین چیز شعری است که...
-
... صداهایی که به آسمان میرسند
19 مرداد 1390 04:15
سلام من که کف کردم یه حدیث از پیامبر عشق و رحمت تا حالا نشنیده بودم : ثَلاثُ تَخرُقُ الْحُجُبَ وَ تَنْتَهِى إلَى مَا بَیْنَ یَدَى اللهِ: صَرِیْرُ أَقْلامِ الْعُلَمَاءِ وَ وَطْىُ أَقْدامِ الُْمجَاهِدیْنَ وَ صَوْتُ مَغازِلِ الُْمحْصَناتِ (1) سه چیز است که حجاب ها را پاره مى کند و به پیشگاه عظمت خدا مى رسد: صداى گردش قلم...
-
قرار ... شعر نو
16 مرداد 1390 23:34
قرار در اولین دیدار قرار چشمانت را خواهم ربود و قافیه های نیمه تمام را بلند بلند خواهم سرود مرا از ابتدای جنونم تماشاکن من واقعا یک چیزی می شودم تپش های تند تند این غریبه مدی است از اقیانوس نگاهت لیلا لیلای من براستی مرا چه می شود ؟ تو میدانی تو میدانی *** امشب نقشه ی نگاهت را خواهم کشید و در اولین دیدار قرار چشمانت...
-
یک غزل ... غریبه
14 مرداد 1390 02:52
غریبه همیشه با تو غریبم ، غریبه ام چه کنم به جز تو دیده ی عشقی ندیده ام چه کنم مجال خفتنم امشب نمی دهد برق ِ ستاره ای که ز چشم تو چیده ام چه کنم مگو چرا نمی روی از اخمهای امروزم من از تبسم آن روز ها رسیده ام چه کنم از آن نفس که به قلبم طریق عشق افتاد دل از اوامر عقلم بریده ام چه کنم تمام علت مجنون شمیم لیلا بود منی که...
-
تو تنها مانده ای بحرین!
12 مرداد 1390 06:57
سلام داشتم توی فایلای قدیمی چرخ میزدم چشمم خورد به این شعر استاد قزوه این شعر مال جنگ سی و سه روزه است که یه جورایی ذکر مصیبت امروز بحرینی ها هم هست در حقیقت باید گفت تو تنها مانده ای بحرین ! این ماه رمضونی فراموششون نکنیم تو تنها ماندهای نصرالله! شرم الشیخ کوفه است و جنوب، نینوا! دارد جنوب شبیه کربلا میشود...
-
آخرین تراژدی
10 مرداد 1390 04:35
سلام اولا حلول ماه مبارکو تیریک میگم ایشالا این ماه ۵ گرم عاشق تر بشیم هی نگیم خدا به دادمون برسه این ماه رمضونی چه طوری روزه بگیریم ! این چند روزه جشنواره ی تئاتر صلح توی ارومیه برگزار شد جدا از همه ی حاشیه های مزخرفش باعث شد یاد روزایی بیافتم که با سیلی صحنه رو سرخ می کردیم یه بار که با بیرحمی و وقاحت تمام به گروه و...
-
مرگ یک مرد
9 مرداد 1390 02:02
مرگ یک مرد چه یادگار سیاهی نهاد بر درگاه کسی که نعره ی خود را به آفتاب رساند و هیچ رحم نکرد به چشم خویش، به آن آفتاب خرمایی که هیچ رحم نکرد و مثل آب رها کرد بازوانش را که بر سواحل تابان شانه های بلند حمایلی ز افق های روشنایی بود غروب گونه ی نابش، هزار مردمک دیده را پریشان کرد و در حواشی آیینه های پیر و کدر کسی که سایه...